درخصوص آغاز روند افزایش قیمتها باید استارت آن را در بازار نقدی سنگ آهن جستوجو کرد، زیرا پس از رسیدن به قیمتهایی بسیار نازل و نزدیک به 40 دلار در هر تن شاهد دو رخداد مهم بودیم. اول افزایش قیمت نفت که هم هزینه تولید و حملونقل را افزایش داده و هم میتواند بهعنوان عاملی فنی و روانی از رشد قیمتها حمایت کند، ولی رخداد دوم حالت پیچیدهای داشت. در معاملات آتی و نقدی برخی از بازارها همچون دالیان، چیندائو (کینگ دائو)، شانگهای و سنگاپور شاهد افزایش محسوس حجم معامله بودیم که با محوریت معاملات آتی بهصورت کاملا تصنعی قیمتها در مسیر رشد محسوسی قرار گرفت هرچند که موجودی انبارها و حجم تقاضا از این روند افزایشی تبعیت نمیکرد. در هر حال ورود منابع عظیم از نقدینگی در یک بازه زمانی بسیار محدود باعث شد تا بازارسازیها از فاز معاملات کاغذی و بورسی به بازار نقدی و دادوستدهای فیزیکی سرایت کرده و در نهایت کل بازار سنگآهن و فولاد را در اقصی نقاط جهان دربرگرفت. این روند که از ابتدای فوریه آغاز شد تا روزهای قبل توانسته بود به سطوح بسیار بالایی دست یابد تا جایی که بهای 70 دلاری سنگآهن در بازار چین را نیز شاهد بودیم. از آن زمان تاکنون روند عمومی قیمتها در بازار فولاد و سنگآهن در مسیر کاهشی قرار گرفته تا جایی که در پایان هفته میلادی گذشته به 63 دلار و 41 سنت برای سنگ آهن 62 درصد دست پیدا کرد. در شماره 3685 روزنامه «دنیای اقتصاد» مورخ 4 بهمن ماه سال گذشته، سپس در شماره 3728 مورخ 26اسفند سال گذشته، به این موارد پرداختیم.
در صورت صحت این طرز فکر باید رشد قیمتها در بازار فولاد و سنگ آهن چین را غیرواقعی دانست که از بازارسازی در بازارهای مالی آغاز و به بازارهای فیزیکی در اقصی نقاط جهان سرایت کرد. نکته جالب توجه را نیز میتوان این مطلب دانست که دولت چین نیز در روزهای اوج قیمتهای فولاد با اقدامات دستوری تلاش کرد تا از سرعت معاملات آتی سنگ آهن و فولاد بکاهد تا از بروز رخدادهای غیرواقعی و دست ساخته در این بازار جلوگیری کند. تنها بهعنوان یک نکته میتوان به این واقعیت اشاره کرد که در سالهای قبل تولیدکنندگان بزرگ فولاد اروپا همچون آرسلورمیتال با معدنکاران برزیلی (که تولیداتشان که غالبا مگنتی است، کیفیت بالاتری از استرالیا دارد) قراردادهایی 10 ساله را به امضا رساندند تا خود را از التهاب قیمتها در بازار مواد اولیه به دور نگه دارند. رخدادی که در ماههای اخیر بازار فولاد چین را بهصورت خطرناکی وارد یک فاز ملتهب و شکننده کرد. این اتفاق خود دلیلی است بر خطرناک بودن توان اهرمی معاملات آتی در بازارهای کالایی که میتواند تغییرات بزرگی را در این بازار ایجاد کند. نکته قابل توجه آنکه از یکسو وارنبافت و بسیاری از تحلیلگران غربی بر خطرناک بودن معاملات آتی تاکید داشته و همچنین در داخل کشور نیز با برخی انتقادها روبهرو است.(دنیای اقتصاد)